پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
24 تير 1397 - 08:44
تغییر زمین بازی در جنگ روانی که علیه جامعه ایرانی اعمال شده است

تکيه به درون به جاي «اولويت سازي تصنعي»و«به حاشيه راني مطالبات اصلي»

در شرایطی که جامعه همچنان در انتظار به سر می‌برد تا نوسانات ارزی کشور مدیریت شود و نگاه به بیرون مرز‌ها جای خود را به توسعه درون زا دهد، جماعتی در داخل کشور تلاش می‌کند مسائل پیش پا افتاده و دسته چندم را همچنان به عنوان مسائل اصلی کشور مورد توجه قرار داده تا «ضرورت برخورد با مفسدان اقتصادی و رانت خواران» به عنوان یک مطالبه اساسی جامعه مورد فراموشی قرار بگیرد.
کد خبر : 1104

پایگاه رهنما : 

در شرایطی که جامعه همچنان در انتظار به سر می‌برد تا نوسانات ارزی کشور مدیریت شود و نگاه به بیرون مرز‌ها جای خود را به توسعه درون زا دهد، جماعتی در داخل کشور تلاش می‌کند مسائل پیش پا افتاده و دسته چندم را همچنان به عنوان مسائل اصلی کشور مورد توجه قرار داده تا «ضرورت برخورد با مفسدان اقتصادی و رانت خواران» به عنوان یک مطالبه اساسی جامعه مورد فراموشی قرار بگیرد. بر اساس دستورالعمل جریان مذکور، لازمه به حاشیه رفتن مطالبه اصلی مردم که با محوریت «برخورد با رانت خواران و دانه درشت ها» و «به سامان رسیدن بازار کالا‌های اساسی» معنا پیدا می‌کند، برجسته کردن اتفاقاتی مانند «برخورد با برخی از هنجارشکن اجتماعی-فرهنگی» است که بواسطه رونق گیری فضای مجازی توانسته اند علیه ارزش‌های اسلامی-انقلابی اقدام به اباهه گری و لاابالی گری کرده و فرهنگ بی بندوباری را ترویج کنند. در هفته‌ای که گذشت بار دیگر جماعتی در داخل کشور بواسطه شبکه‌ای گسترده‌ای که در رسانه‌های مکتوب و مجازی در اختیار دارد توانست موضوعات مهمی مانند «بدون پاسخ ماندن مطالبات اقتصادی مردم» و یا حتی «بدون نتیجه بودن اعتماد مجدد به اروپا» را با لطایف الحیل به مسئله دسته چندم تبدیل کند و برخورد با دختررقاص اینستاگرام را به مسئله روز کشور تبدیل کند آنهم در شرایطی که با تورق روزنامه‌های وابسته به جریان غربزده در هفته گذشه می‌توان پی برد که این دسته از رسانه در صفحات نخست خود تلاش کرده برخورد با یک رقاصه را به عنوان یک موضوع اساسی مطرح کنند. اما در صفحات میانی بر خلاف رویکرد چندسال اخیر خود مبنی بر «اعتماد به غرب پیش نیاز اساسی ایجاد توسعه اقتصادی»، نسبت به بی نتیجه بودن اعتماد به اروپا را پرداخته و بسته پینشهادی اخیر طرف اروپایی را فاقد کارایی دانسته اند. طیف سیاسی مورد اشاره حداقل طی ماه‌های اخیر تلاش کرده تا به هر بهانه‌ای، رویکرد نظام و دستگاه‌های برآمده از انقلاب را مخالف خواست و اراده مردم تعریف کند و با مانور خبری –رسانه‌ای روی برخی از اتفاقا پیش پاافتاده نظیر برخورد با رقاصه اینستاگرام، ضمن القای شکاف میان مردم با نظام اسلامی، ناکارآمدی‌های اثبات شده اخیر قوه مجریه که محصول گفتمان «صرف مذاکره با غرب = گشایش قطعی اقتصادی ایجاد می‌کند» را به پای انقلابی گری نوشته و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. بازی روانی – رسانه‌ای طیف سیاسی مذکور در حالی با محوریت ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت شکل گرفته که جامعه امروز نیازمند وحدت و همگرایی در بین اقشار مردم و مردم با حاکمیت می‌باشد و از چنددستگی و دوقطبی‌های مرسوم رنج برده و بیزار است. باتوجه به آنچه بیان شد ۳ هدف عمده جریان مذکور از جوسازی‌های اخیر آن است که؛۱- مردم به این باور برسند که حاکمیت علاقه‌ای برای برخورد با مفسدان اقتصادی ندارد، و تنها به برخورد با هنجارشکنان بسنده می‌کند، ۲- جامعه نسبت به برخورد‌های دوگانه (به زعم جریان مذکور)، گارد گرفته و احساس دلزدگی نسبت به قوانین و مقررات کشور پیدا کند و ۳- برخورد‌های ارزشی با هنجارشکنان اجتماعی – فرهنگی از این پس به عنوان یک اقدام ضدارزشی تعریف و معنا شود. برای دست یابی به ۳ هدف مورد اشاره، سانسور اتفاقات مهم از نیم تای صفحات روزنامه‌های این طیف نیز مورد توجه قرار گرفته است.
کمرنگ کردن اعترافات تلخ، پررنگ کردن اتفاقات دسته چندم
همانطور که اشاره شد، طی هفته گذشته رسانه‌های حقیقی و مجازی وابسته به یک طیف تلاش کردند در قالب‌های مختلف یادداشت، گزارش و خبر مسائل دسته چندم مانند برخورد با یک هنجارشکن اینستاگرام را برجسته کرده و به بهانه آن صداوسیما و ناجا را مورد هجمه قرار داده و در لفافه از ضرورت گسترش آزادی‌های لیبرالی در جامعه سخن به میان بیاورند، کمااینکه برخی از شخصیت‌های وابسته به این جریان، در پیشنهادی بیشرمانه از مسئولان درخواست کرد تا مقدمات آزادی‌های توریست‌های خارجی (بدون حجاب اسلامی) را در کشور فراهم کنند! اما رسانه‌های این جماعت به صورت کمرنگ از بسته پیشنهادی اروپا به ایران (بدون آنکه این اعترافات ضداروپایی را در صفحات نخست برجسته شود) در قالب مطالب جسته و گریخته گفتند؛ به عنوان نمونه در در مطلبی تحت عنوان «معرفی مصداق به جای لفاظی» نوشته شد: «پنج کشور باقی‌مانده عضو برجام به اضافه ایران، در وین اتریش برای بررسی آنچه بسته اقتصادی اروپا عنوان شد، گرد هم آمدند. از بیانیه پایانی نشست و همچنین سخنان وزیر خارجه ایران می‌توان دریافت همچنان تضمین روشنی برای مسئله اصلی ایران که همانا ارتباطات مالی بانکی است، ارائه نشده و به کلی‌گویی اکتفا شده است... (پیش از این) نیز با وجود به نتیجه‌رسیدن برجام، ارائه مجوز این سازمان برای هر نوع معامله‌ای با ایران، به‌سختی انجام می‌شد که برای نمونه مجوز فروش بویینگ و ایرباس به ایران را می‌توان نام برد...». قانون نیز در یکی از صفحات خود به صورت غیرمحسوس به بلانتیجه بودن تکیه به اروپا سخن به میان آورده و نوشته: «اروپایی‌ها نمی‌توانند در مقابل تحریم‌های ثانویه که آمریکا علیه ایران اعمال می‌کند، کاری کنند و به خواسته‌هایی که تحقق همه‌جانبه آن وجود نخواهد داشت و ظرفیت اتحادیه اروپا در این حد نیست واکنش خاصی نشان دهند. اتحادیه اروپا توان این را که به جنگ اقتصادی آمریکا برود ندارد و نمی‌تواند برنامه‌هایی را که در چارچوب تحریم‌های ثانویه علیه ایران صادر می‌کند خنثی و بی اعتبار کند... اتحادیه اروپا نمی‌تواند تضمین دهد». رسانه دیگری از همین قماش که تلاش کرده در شماره‌های هفته گذشته بحث آزادی‌های بی حدوحصر را در نیم تای یک خود برجسته کند، در یکی از صفحات میانی خود می‌نویسد: «اگر واقع‌بین باشیم، در خوش‌بینانه‌ترین شکل ممکن توانایی ۲۸ کشور اتحادیه و به‌ویژه سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس در تحقق منافع اقتصادی ایران در توافق هسته‌ای با توقعات ایران از برجام سنخیتی نداشته و در صورت تشدید فشار‌های آمریکا و به‌ویژه حربه «تحریم‌های ثانویه» و اعمال آن بر شرکت‌های اروپایی، موجب کاهش این مقدار هم خواهد شد».
سانسور حربه‌ای همیشگی
جالب اینجاست که اظهارات مهم دکتر روحانی درخصوص بسته مأیوس‌کننده اروپا در روز‌های گذشته، هیچ جایی در صفحات اول روزنامه‌های اصلاح طلب در هفته گذشته نداشت و به جای آن تلاش شد، برخورد با یک هنجارشکن اینستاگرامی برجسته شود. این رسانه‌ها که از درج اعتراف خود درباره بدون نتیجه بودن اعتماد به غرب در صفحات نخست خود ابا دارند همان‌هایی هستند که پس از امضای برجام با تهطیر چهره آمریکا و کشور‌های اروپایی بیش از ۹۰ درصد تیتر‌های خود را به بحث مذاکرات هسته‌ای با تیتر‌هایی همچون «امضای کری تضمین است»، «تحریم‌ها به تاریخ پیوست»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «پیروزی، بدون جنگ» اختصاص دادند و امروز به تنها مسئله‌ای که اهمیت نمی‌دهند، مذاکرات فی مابین ایران و اروپا است؛ چرا که امروز دستورالعمل این طیف، برجسته سازی موضوعات دسته چندمی است که می‌توان با بهره گیری از آن شکاف میان مردم با حاکمیت را کلید زد و ناکارآمدی‌ها را به حاشیه برد. مهمتر اینکه امروز بعد از گذشت نزدیک به ۲ ماه از اعلام خروج آمریکا از برجام، کشور همچنان معطل تغییر رفتار غربی‌ها (و این بار اروپایی ها) مانده است و بدون آنکه حامیان دیروز مذاکره مستقیم با آمریکا، از معطل بسته خالی اروپایی‌ها در صفحات اصلی خود گلایه کنند و یا از مسئولان اجرایی کشور بخواهند آستین همت بالا زده و با استفاده از ظرفیت‌های فوق‌العاده داخلی، برای حل مشکلات وارد میدان می‌شود.

ارسال نظرات